امروز میخوام از ازدواج بگم که مثله حلقه قدرت توی ارباب حلقه هاست!
داشتنش خوب و لذت بخشه ولی دهنت و سرویس می کنه!
می پرسین چرا ! در وحله اول که عاشق میشی تمایل داری که با طرف مطرح کنی این کار و هم می کنی .یه قدری از استرست کم میشه بعدش از صبح تاشب باید فکر زندگی باشی همین باعث می شه که کمتر از قبل "البته درظاهر" حواست پیشش باشه اونم خیال می کنه دوستش نداری! بعد بهانه می گیره بعدش لج می کشه بعدش باید کلی حالیش کنی که اگه داری ازش دور می شی واسیه اینه که میخوای زندگی رو سر و سامون بدی! مطمئن باش در وحله اول سرش و تکون میده و وانمود می کنه که فهمیده ولی هرچی بیشتر حرف میزنی متوجه می شی همچنان مرغ یه پا داره! اصولا سطوح منطقی زنها با مردها دارای تفاوت های وحشتناکیه!
زنها حس بسیار قوی در شناخت توطئه دارند. حس ششم آنها بسیار قویتره .در شرایط صلح و در تصمیم گیری های معمول بهتر از مردها تصمیم می گیرند ولی در بحرانها دچار سردرگمی , متابعت, تقلید, نیاز به درد دل , و.... می شوند اغلب با دست پاچگی تصمیمات عجولانه ای می گیرند که همه چیز و خرابتر میکنه! توی این جور شرایط تبدیل به یه موجود بی سیاست می شند که امورات را به دو سطح صفر یا صد تقسیم می کنند بین این دوتا معمولاٌ براشون مفهومی نداره! یعنی کاملاٌ ایده آلیست میشن و مشکل دقیقاٌ اینجا شروع میشه!چون نمی تونن (مثل هر آدم دیگه ) دیگران رو صد در صد قانع بکنن و با خودشون همراه کنن واسه یه همین با دلخوری و گریه راه عقب نشینی و دشمن شدن رو انتخاب می کنند . و چون در بحث های منطقی پیچیده اغلب این اتفاق می افته به شدت از بحث و مجادله منطقی اجتناب می کنند این مسئله به خاطر ذات آرام اونها نیست بلکه اونها کینه و عداوتشون رو که به خاطر این درگیری ایجاد شده رو به لایه های زیرین شخصیت می برند و در اونجا حس می کنند تمام حرفهای بعد از بحث هم ادامه همون حرف هاست و جنگ هنوز تمام نشده به همین خاطر دعوای زناشویی واسه زنها یه جنگ تمام عیاره! اغلب در این جنگ ها به مادر هاشون پناه می برند تا از تجربیات اونها استفاده کنند اما غافل از اینکه پیش یکی مثل خودشون رفتن و همین کار و خرابتر می کنه !اون راهنمایی های مربوطه به درگیری های شدیدی ختم می شه که دیگه هیچ وقت نمی تونن اونو به فراموشی بسپارند. اینجاست که ااز مشورت بیزار میشن و تازه میشنن فکر می کنن که عامل ناراحتی هاشون دخالت دیگرانه غافل از اینکه مراجعه غلط در مشورت عامل این مصیبت کبری بوده. یه نصیحت کوچیک به همه زوجهای جوان می کنم و اون اینه که اول: از درگیری نترسید .هر درگیری باعث می شه شما یه سری از نقاط عدم تفاهم رو بفهمید و رفع کنید .این مسئله بایستی در هردو طرف باشه و آقایون باید بیشتر این کار رو بکنن تا علاقه خودشون رو به طرف مقابل نشون بدن از طرفی خانم ها هم نباید این عقب نشینی رو به حساب این بزارن که کاملا محق هستن! بلکه بایستی متوجه عشق طرف دیگه بشن ! خانم ها هم بایستی یاد بگیرن تا درباره نقاط ضعفشون خوب فکر کنند و بدونن خانواده های طرفین در آینده هیچ نقشی در زندگیشون نخواهند داشت اگه اتفاقی بیفته اولین کسی که زیر پای اونها رو خالی کنه خود خانواده است چون درباره مشکل پیش آمده دست به اقدامات شتابزده , احمقانه, می زنن که سمبل کامل دوستی خاله خرسه است. این مسئله به علاقه زیاد اونها به دخترشون بر می گرده که نمی تونن ناراحتی اونو تحمل کنن و در وحله اول ناگهان جبهه می گیرن و به اقدام متقابل دست می زنند غافل از این که تنها به قاضی رفته راضی بر میگرده! و باید منصفانه حرف های دو طرفرا شنید.یه صحبت هم با همه دارم اینکه حتی اگه واقعاٌ کسی رو دوست داری ولی باهاش تفاوت فاحش حس می کنی علی رغم دوست داشتنت عاقلانه تصمیم بگیر و رهاش کن چون جزئیات زندگی رو می شه تغییر داد ولی کلیات رو نه ! اصل هم کلیاته!
من خودم تزم توی زندگی همینه که الف: احترام متقابل
ب: تلاش در رسیدن به نقاط مشترک و افزایش نقاط مشترک و در نهایت تفاهم کامل و البته توام با عشق
ج: قطع رابطه با عوامل بحران ساز در روابط
د:هشدار در مورد عواقب سنگین ایجاد بحران
ه: مبارزه تمام عیار با عوامل مخالف بدون در نظر گرفتن جوانب( نقطه ضعف من همینه)
ه: انحلال کامل رابطه
No comments:
Post a Comment