Friday, February 03, 2012

پیغامی برای جنگ

عید آمد و عید آمد ...آن مهد سعید آمد...برگیر و دهل می زن...کان ماه پدید آمد...




این بار روی سخنم با هموطنانم و با خود جنگ است . جنگ پلید ترین شکل روابط انسانی و در حقیقت جلوه و نماد حاکمیت شیطان بر روابط انسانهاست. کدام یک از اهداف جنگ ها در طول تاریخ ماندگار شدند؟
هیچ کدام!!!در واقع تنها جان از دست رفته آدمیان است که دیگر بر نمی گردد.جنگ اگر جنبه دفاع از شرف باشد بسیار مقدس است اما اگر در جهت رسیدن به متاع دنیوی باشد زشت ترین چیز ممکن است.کم نبودند جنگ هایی که بر سر خاک و سرزمین شکل گرفتند و اکنون خاطره ای زشت و تلخ بر جای مانده است.
یکی از عبرت آموز ترین این حوادث جنگ جهانی اول و شب کریسمس سال 1914 است. در این سال سه دولت ایتالیا - فرانسه و پروس با یکدیگر درگیر بودند تا اینکه در شب کریسمس برای لحظه سال نو 15 دقیقه آتش بس اعلام می کنند . در هنگامی که صدای گلوله ها و توپها فروکش کرد یکی از سربازان آلمانی (پروسی) که پیش از جنگ خواننده اپرا بود با صدای بلند اقدام به خواندن سرود کریسمس نمود.
تمام جبهه در سکوت کامل به صدای دلنشین این سرباز گوش می دادند و آرام آرام سربازان سه جبهه شروع به زمزمه ترانه کردند و یک صدا و هم نوا با سرباز آلمانی شروع به خواندن ترانه کردند.


فرماندهان در بهت و حیرت صحنه را به نظاره نشسته بودند. دیگر نمی شد کاری کرد .مهر و محبت به جای کینه و دشمنی نشسته بود.سربازان به بالای سنگر ها آمده بودن و برای هم دست تکان می دادند!!! فرماندهان چاره ای نداشتند جز اینکه آتش بس را تا صبح تمدید کنند. سربازان به خاکریز های هم رفتند و به سلامتی یکدیگر نوشیدند



و با هم کریسمس را جشن گرفتند..... تا خود صبح... صبح دوباره همه به سنگر ها برگشتند دست ها دوباره قبضه ها را فشردند و انگشت ها بر ماشه ها قرار گرفت... قلب ها به تپش افتادند آماده جنگ شدند.... ساعت 8 صبح شد و قاعدتا باید جنگ آغاز می شد...اما ناگهان به صورت همزمان سربازان سه جبهه فریاد زنان از سنگر ها بیرون پریدند و تفنگ ها را بر زمین افکندند و یکدیگر را در آغوش گرفتند....


جنگی در کار نبود....همه با بهت و حیرت به صحنه می نگریستند...دشمنی از میان رفته بود...سرباز ها آن روز را هم نجنگیدند و با یکدیگر به بازی و تفریح پرداختند...


عکس یادگاری گرفتند و آدرس های خود را مبادله کردند ...شیطان آن شب مغلوب انسانها شد...فرشته ها به پرواز درآمدند... این ماجرا از کنترل فرماندهان خارج شده بود...فرماندهان نمی گذاشتند اخبار این جبهه به پشت جبهه منتقل گردد ..اخبار به شدت سانسور می شد تا سایر جبهه ها آسیبی نبینند.این ماجرا بعدها از میان نامه های سربازان برای خانواده هایشان لو رفت که نوشته بودند اینجا از جنگ خبری نیست!!! سربازان سه کشور روزها با هم فوتبال بازی می کردند و شب ها آواز می خواندند و با هم غذا می خوردند!آیا می شد این خاطره زیبا را زنده نگه داشت؟
از پایان جنگ تا به امروز این واقعه که به
Christmas truce
مشهور است هر ساله گرامی داشته می شود و مردم با لباس سربازان جنگ جهانی اول در محل حاضر شده و با یکدیگر دست دوستی می دهند.


این واقعه موضوع فیلمی هم شد به نام سرود کریسمس که دیدن آن را به همه توصیه می کنم....


آیا پند نهفته من را دریافت کردید؟

1 comment:

m said...

salam, in dastan vase har kesi jaleb hast, in bar ke in dastan ro khoondam, be oon sarbazi fek kardam ke shoroo be khoondane "soroode kiristmas" mikone.

yani az ye nafar in; dastan shoroo shod ...

v dar morede jang: ooooooo, anche ke ayan ast ...
best