Tuesday, January 03, 2012

چارچوبه ذهنی حاکم بر گرین برق

سلام
این چند وقته فرصت زیادی برای قلم زدن نبود شاید بشه گفت علتش مشغولیات زیاد ذهنی و کاری من بود اما در پاسخ به یکی از خوانندگان گرامی وبلاگ که پرسیده بودند چه اصول ذهنی رو تبعیت می کنم باید مواردی رو عرض کنم....
اصل اول: گرین برق بر خلاف شرکت های دیگر دارای یک چارچوب دیکتاتوری مطلق یک نفره هستش...یعنی از روز اول سعی بر این بوده که تصمیمات درست یا غلط توسط مدیریت شرکت گرفته بشه و پرسنل موظف به اجرا باشند...گاهی اوقات دلایل رفتاری برای پرسنل توضیح داده می شه بعضی وقت ها هم نه! معمولا سیاست های محتاطانه داریم در عین حال سیاست های ساختار شکن هم داریم...معمولا ایده های زایشی درون شرکت رو نمی گذاریم در دل گرین برق شکل بگیره و اون ها رو به عنوان یک شرکت جدید " اسپین آوت" به بیرون از گرین برق هدایت می کنیم که البته سهام عمده اون شرکت ها به گرین برق تعلق داره اما اعمال نظریات جدید کاری و حرفه ای و مدیریتی با آرامش خیال در دل اون ساختار جدید تمرین می شه..گرین برق نقش هدایتی خودش را دورادور انجام می ده.ساختاری رو که برای گرین برق در نظر گرفته ایم عبارتست از چارچوبی کاملا منطبق بر دانش به معنای محض کلمه و نوع خاصی از سیاست های سوسیالیستی مبتنی بر تامین نیازهای جامعه و جلوگیری از تحمیل نیازهای کاذب به جامعه...گاهی اوقات این مساله به صورت عدم تبعیت از چارچوب های سود محور جامعه نمود پیدا می کنه بگذارید مثالی عرض کنم:
در مطالعات گذشته ما در باب آینده نگاری فناوری به این نتیجه رسیدیم که نقش دریا و انرژی های نو در آینده بسیار پر رنگ تر از امروز خواهد شد و با مطالعه میدانی به این نتیجه رسیدیم( بهتره بگم رسیدم)که استفاده از دانش در این حیطه راه گشای جامعه ما خواهد بود ...این شد که مطالعه بر روی این شاخه ها از سال 1378 شروع شد خیلی قبل از تاسیس گرین برق! اون سالها برای من دوره ای بود که به راحتی ایده های خودم رو آزمایش می کردم اون سالها وقتی به اندازه شهریه یک سال دانشگاه هزینه صرف خرید سلول های خورشیدی می کردم همه به من می گفتند : دیوانه ای!! کی میاد به سمت انرژی خورشیدی؟ برق به این ارزونی کی میاد این همه هزینه کنه برای برق گرون؟ اما من افق آینده رو خیلی بهتر می ..تونستم ببینم تا اون ها!! این رو نه از سر غرور که از سر تجربه می گم!! امروز هم قیمت انرژی خورشیدی رو از رقبا کمتر عرضه می کنیم تا فرهنگ سازی اون در جامعه سرعت بیشتری بگیره..هرچند که سود ما کمتر می شه...
اصل دوم: اگر یقین پیدا کردی که کدام سمت درسته به اون سمت حرکت کن...راهتو کج نکن .....آماده هزینه های سنگین باش ...به هیچ عنوان اهدافت رو مورد مصالحه قرار نده...با عوامل مزاحمت به شدت برخورد کن!
در این راه من تاوان های زیادی رو دادم تا از مسیرم و از افق ذهنی خودم کج نشم....من در این بین با مدیران زیادی هم مسیر شدم که با برخی هم مسیر و با برهی هم متضاد بودم...حتی چارچوب های اون هایی که باهاشون هم مسیر بودیم برای من تعیین کننده نبود...راه خودم اولویت داشت..به عینه می دیدم و می بینم که مدیران دیگر عمدتا پی منافع خودشان هستند که در این بین این منفعت با راه انتخاب شده ما در تضاد بود...من یا بهتر بگم "گرین برق" با اهداف تنگ نظرانه به شدت مخالفم.
در این بین پول و فکر کردن به اون شاید آخرین چیزی باشه که بخواهیم بهش فکر کنیم...
اصل سوم: پول همچین هم با ارزش نیست!!
در چارچوبه ذهنی گرین برق اهمیت دادن به نتایج کار و تعلقات روحی پرسنل به کار برای ما اولویت بیشتری داره تا پول و مادیات..برای مثال ما به نسبت کار و به نسبت سایر شرکت ها حقوق بیشتری می پردازیم اما انتخاب افراد هم بسیار با وسواس انجام میشه...در محیط کار دیسیبلین بسیار شدید اما منعطف حاکم هستش...از اون جهت شدید که تخطی از دستور العمل های داخلی به شدت تنبیه می شه و در عین حال مشکلات زندگی افراد رو درک می کنیم و کاری می کنیم که این مشکلات با افراد وارد گرین برق نشه...یعنی اگر مرخصی فردی تمام شده باشه اما به لحاظ مشکل خانوادگی باز هم به مرخصی احتیاج داشته باشه به اون این امکان داده می شه و به اون گفته می شه خودش زمانی رو برای جبران ساعات کاری پیشنهاد بده !
نتایجی که من از این روش گرفتم برای خودم هم شوک آور بود چه برسه به دیگران! برای مثال در سال 85 گرین برق با مشکل شدید مالی مواجه شد ما نتونستیم مدت 8 ماه به پرسنل حقوق بدیم..اما در طی این 8 ماه یک نفر از پرسنل ما شکایتی نکرد و حتی اسم حقوق رو نیوردند و در عوض سر کارشون حاضر می شدند و با توان تمام کار می کردند و حتی راندمان ما بالاتر از گذشته رفت..اما دوستی و حس همدلی بین مدیریت و پرسنل چند برابر شد...بعد از گذار از دوره شدت و زحمت بعد از پرداخت حقوق معوق پرسنل و پاداش ها یک مهمانی ترتیب دادم و از خانواده پرسنل تشکر کردم و در صحبت های خودم در مهمانی گفتم : من درک می کنم گر نیروی من با حان و دل در شرکت کار می کند علتش همدلی و همکاری زن و فرزند اون و گذشت های اونها در قبال همسرشون که کارمند ما بوده هست و از این نظر از اون ها هم تشکر کردم...جالب بود که سود ما با هر هزینه ای که برای مهمانی های جمعی و همنشینی های مفرح با پرسنل می کردیم بیشتر و بیشتر می شد...
اما بدترین ضربات را از دولت خوردیم و سیاسیت های غلط دولتی باعث کندی رشد ما شد.
!
اصل چهارم: پول خوبست اما حلالش!!
اصل پنجم : دانشی که به درد مردم نخورد به درد نمی خورد...دانش باید در کالا و خدمات نمود کند مقاله آی اس آی دادن دردی از مردم دوا نمی کند مگر اینکه تجاری سازی شود.
اصل ششم: جسارت و شجاعت در این موضوع که کل چارچوبه تحقیقات دانشگاهی ایران یک ساختار به کل غلط و کاریکاتور مسخره ای از تحقیقات درست است.در یک تحقیق درست مطالعه پیشینه تحقیق باید بعد از تحقیق صورت گیرد تا مانع ابتکارات و ابداعات نشود ...درست است که هزینه زیادی دارد اما نتایجش بسیار خیره کننده تر است.
اصل هفتم: هر کسی که به گرین برق وارد می شود نباید خارج شود مگر اینکه چاره ای جز این نیاشد.
این ها برخی از اصول ذهنی من در اداره گرین برق هستش که به گونه ای مانیفست ما یا نقشه راه ما هستش.امیدوارم برای دوستان کنجکاو مفید بوده باشد.

3 comments:

m said...

Salam aghaye mohandes,
viiii, kheili ghashang bood, mesle ye romane kheili ghashang in post ro khoondam v lazat bordam.
fek konam be yeki az solatam ke emrooz dargirsh boodam, javab dadin, faghat ye kam emanam be rahi ke entekhab kardam, kam shode! ke bayad dobare shoroo konam v edame bedam.

MOHKAM v MOTMAEN bayad shoroo konam, inshalla.
man in poste shoma ro chand bare dige mikhoonam, choon kolli vase man nokte dasht. amma ye soale bozorgtar vasam pish ooomad: shoma in osoole modiriyati ro chetori yad gereftin?! inshalla har zaman ke saretoon khalvat shod, lotf konid v javab bedin.
v dar akhar ham oon tashakori ke bayad aval mikardam ro arz mikonam:) daste goletoon dard nakone ke inghadr vaght gozashtid v tozih dadin. kheili baram arzeshman hast.
Best/m

omid danesh said...

dost aziz
jenab sanei
salam
modati saadate inke be sobhe khizan sar bezanam ra nadashtam, ama aknon rahai yafte az band filter az molke kofr dobare be garmi daste dosti be soyetan miferestam
soraghe ma biaid va tarnegarman ra monavar befarmaid.

eradat mand shoma
omidanesh.blogfa.com

m said...

Salame dobare:
dashtam in post ro mikhoondam:

asle aval ro ke khoondam, soali ke dar comment ghabl matrah karde boodam, vasam por rangtar shod.

Asle dovom:
ke vahgean az eghtedar v tadbir khaar mide. kheili khosham gereft.

Asle sevom: man ro be yade shrkate google mindaze ke vase karmandash che sharayete mosaedi ejad kardand v dar natije randeman kar ham zaid shode.

Asle 4: afarin, afarin. ke garche kolli too donyaye business varied shodi, amma hanooz az in harfha mizanid.

Asle 5: kamelan movafegham. bekhatere hamin majboor shodam ke ye kare aali ro vel konam v biam amrica (3-4 mahe). choon be nazare man ham maghalate ISI be darde Iran nemikhore. bayad darde mardom dava she. fek konam vaghti bargashtam Iran tarjih midam ke beram too ye madrese dars bedam (door az hameye mashghelate, free ... )

Asle 6: daram fek mikonam ke mitoone too tahghighe alanam be man komak kone. ghabl az inke nazariyate ostadam ro bekhoonam, khodam beram ye motalee konam v ta haddi saheb nazae sham v baad ... .

Asle 7: ei kash man dar sherkate shoma boodam. adam ehsase amniyate mikone :)

be had jahat, az ashenaee ba modiri mesle shoma, kheili khoshhalam. modiri ke ham modiriyate elmi kone v ham MODIR bashe, kheili vasam mohtaram hast.

Khob hala beram zaban bekhoonam ke vase kelase farda amade sham.

Dar panahe mehre motlagh
M