Monday, February 08, 2010
زمستانه
زمستان؛ من ؛برف؛ پارو
من متولد زمستونم برای همین هم عاشق زمستونم سکوت برف رو دوست دارم و صدای خرت و خرت پا گذاشتن رویه برفهای تازه باریده روهم دوست دارم. سکوتش منو به فکر فرو می بره برف نشانی از ثروته ! هم از دید کشاورزی و منابع آبی هم از دیدگاه هنری.... یادم نیست اسمش چی بود اما یادمه تویه یه ژورنال هنر عکاسی عکس هایی از یک هنرمند دیدم که با حجم عظیمی از پارچه مناطق بسیار بزرگی از یک دشت یا کوه رو به رنگ خاصی در می آورد و بعد از این کار خودش عکس می گرفت.مثلا میومد و منطقه عظیمی رو با پارچه های صورتی می پوشاند و ازش عکس می گرفت.... اگه این یک تابلو هنریه !!! پس پوشاندن یک شهر یا یک استان با روکشی سفید باید هنر عظیم تری باشه! برای همین هم هست که میگم باریدن برف یک تابلو هنریه.
اما برف هم مثل هر پدیده طبیعی دیگه که برای ما آدم ها می تونه تولید دردسر کنه ؛ دردسر هایی رو ایجاد میکنه یکی از اون مصیبت ها پارو کردن برفهای پشت بام خونه است. من از پارو کردن بر ف لذت می برم چون خاطرات خوبی دارم از این یک قلم کار برفی. با تجربیات من سه سناریو با سه تبصره و ماده برای برف پارو کردن وجود داره:
سناریو اصفهانی:
شوما بیین یه پارو بسونید و آ لباس گرم بپوشیند و برفا رو بریزین تویه خونه همساده !
سناریو تهرونی:
ببین داداش شما خیلی راحت برمی داری زنگ می زنی به سرایدار می گی یالا برو برفا رو پارو کن سر ماه با پول شارژ پولشو بهت می دیم.
سناریو قدیمی من:
ماده یک : روش با کیفیت:دو نفری با دو تا پارو هر دو تا پارو رو کنار هم می ذارین و به آرومی همین طور که دارین گل می گین و گل میشنوفین برفا رو میریزین پایین. این روش کند هستش ولی با کیفیت زیادی پشت بوم رو صفا می ده. از معایب این روش اینه که حتما سرما می خورین.
ماده دو: روش سرعتی: دو نفر در خلاف جهت هم هر کدوم یه طرف پشت بوم رو پارو می کنند سرعت کار بالاست اما عیب بزرگ این روش اینه که هر کدوم می گن پشت بوم رو من!!! پارو کردم یا : " پدرم درومد تا پشت بوم پارو شد"!!!!
ماده سه: روش تنبلانه: 5000 تومن میدی به یه برف پارو کن برات پشت بوم رو پارو میکنه.
سناریو شیرازی: عامو ولش کنا !!! خودش آب می شه!!!
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 comment:
سلام
مرسی از مطلبتون. حتی خوندن مطلب در مورد لحظات برفی آدم رو می بره به یه حال و هوای دیگه که جزء زندگیه فرد به حساب نمیاد.
بخصوص زمانیکه مدتی برف و سرمای شدید ارومیه رو تجربه کرده باشی (دمای منهای بیست).
naitive اما یک سناریوی شیرازی
میگه:"عامو ولمون کنا، خودش آب میشه"
راستی که این شیرازیها با همه خونسردی و بی حالیشون از لحاظ درسی و ... خیلی پیشرفت کردند!! منظورم شهرشون نیست چون اجازه پیشرفت به شهر شیراز رو نمی دن
و در نهایت گاهی تو خارج چه چیزهائی رو هنر می دونند!!! .
از جمله نقاشی قرن بیستم (آبستره) که فقط از دور رنگ می پاشند روی تابلو!!!
best
Post a Comment