Tuesday, June 30, 2009

عجایب چیزکی دیدم در این دشت

قزويني‌يي با زن خود ماجرا همي‌کرد که تمکين نمي‌کني؟ گفت: آنچه مي‌طلبي،
خلاف شرط مروّت و رسم مردانگي است. دست بلند کرد و اين بيت بگفت: چنانت
بکوبم به گرز گران/ که پولاد کوبند آهنگران. رسم مردانگي را به‌تو خواهم
آموخت که مردان را انقياد کردن، آيين همسر‌داري است. و در پي آن، ضعيفه
را به مشتي قوي بکوفت. فرياد و فغان بر آسمان داشت و داد و بيداد آغاز
نهاد؛ چنان‌که رسم زنان است. گفت: خاموش باش که صداي تو را بيگانگان
خواهند شنيد و عن‌قريب است که بدانديشان مجال حرف و حديث‌شان فراهم آيد.
زن گفت: مرا مي‌کوبي و حکم خاموشي مي‌دهي. اين چه رسم جديد است که
آورده‌اي؟ قزويني گفت: ترا لباس نيکو و غذاي شايسته آورده‌ام و در مسکن
مهرت منزل داده‌ام. سبب اين عدم تمکين چيست؟ جز آنکه شما را کفران نعمت،
رسمي است قديم و عادتي معهود است؟ و ديگر بار، زن را بکوفت

زن، به قوت تمام فرياد همي‌کرد و همسايگان را به استمداد طلبيد. همسايگان
چون آواز مرافعه بشنيدند، بر بام شدند و همهمه و زمزمه کردند. قزويني
گفت: مگر شما را ناموس از قاموس گم شده است که در اوضاع داخلي ما مداخله
همي‌کنيد؟ و رو به پردگي کرد و گفت: همينت در سر بود که بيگانگان در کار
تو مرا شماتت کنند؟ اين عدم تمکين تو، مرا در اين گمان انداخته است که
ترا سرّي و سري است با اين بيگانگان. وگرنه از چه رو طمع در چارديواري ما
کرده‌اند؟ و او را به مشتي ديگر مضروب کرد. کار بالا گرفت و دعوا به قاضي
بردند

قاضي چون شرح ماجرا بشنود، زن را گفت: فرياد و فغانت از چيست؟ مگر نداني
که آواز زنان شنيدن، بيگانگان را به فرصت طلبي طالب و راغب خواهد کرد، و
مفسده بسيار بر آن مترتّب است؟ زن گفت: شرع مبين، هر کاري را راهي فرموده
است و اين مرد، راه هر کار نداند. قاضي گفت: بقول شيخ اجل، نقصان مايه به
که شماتت همسايه! رسم تمکين بجاي آر، که در هر حال، مغبون اين ماجرا تو
خواهي بود. گفت: از کدام عهد، بر کوفتن مردان عيب ننوشته‌اند و بر ناليدن
زنان، هزاران گناه معين فرموده‌اند؟ و نيز گفت: مردان ما را گمراهي از
آنجا افتاده است که به عنايت قاضيان مستظهرند. قاضي فرمود زن را به زندان
برند تا رسم تمکين بجاي آورد

...

قزويني گفت: شما را چه مي‌توانم گفت که در هر حکايت پايان شيرين و نتيجه
اخلاقي نيکو، از ما مي‌طلبيد و بر مغز کوچک خود قدري فشار لازم
نمي‌دانيد؟ اين بگفت و در لابلاي متن گم شد



1 comment:

Anonymous said...

با نام مهربانترین

عالی بود ! پر مغز... با اجازه ات من این نوشته را تکثیر میکنم ولی جهت امنیت تو ، مآخذ را ذکر نمی کنم. ئی میل من اینست : nehzatesabz1388@gmail.com

ارادتمند همه امیدواران