Sunday, July 27, 2008

ماه خرداد ماه شادی ....ماه عروسی دوستان


سلام
ببخشید که دیر آپ می کنم.... این ماه خیلی سرم شلوغ بود و همش در سفر بودم... الان یک ماهه که مثل مارکو پولو در سفرم و هنوز به خونه نرفتم. اما بگم که خیلی خوشحالم چون توی ماه خرداد حسابی شاد بودم و به مجالس عروسی دوستان و فامیل دعوت داشتم که خیلی بهشون ارادت دارم اولی از نظر تاریخ... عقد دوست خوبم خانم مهندس ابراهیمی بود که رفتم قائمشهر و خیلی خوش گذشت و بهتر از همه آشنایی بیشتر با بکتاش عزیز همسر یکی از خانم های همکلاسیم در دانشگاه بود.... واقعا فکر نمی کردم برخوردم با بکتاش اینجوری باشه و اینقدر سریع با هم صمیمی بشیم. باید گفت که واقعا به الهام به خاطر داشتن شوهر به این خوبی تبریک می گم. آخر خرداد ماه هم که عروسی یه دونه دختر دایی عزیزم شهرزاد بود که واقعا بهش تبریک میگم... من هم خودم رو واقعا توی عروسیش خفه کردم چون خیلی خوشحال بودم... و من و پسر خاله هام حسابی مجلس رو دست گرفته بودیم... خیلی خوب بود چون بعد از چند سال سهیلای عزیز و زحل و مونا و فر شید شوهر مونا را می دیدم... البته جای خشایار خالی بود که خیلی دوست داشتم ببینمش... نمی دونم این طلسم جدایی من و خشایار کی می خواد بشکنه؟ باید بگم که خیلی ها توی این مراسم سر به سر من می گذاشتند از جمله سهیلا و زحل عزیز که یکبار دیگه بهشون می گم: به به.... به به.... ممنانم! دلم برای خاله فاطی بازم تنگ شده....! البته جای رالی هم خالی بود و الان هم که دارم اینا رو می نویسم دلم براش لک زده

No comments: