نظر بابا طاهرعریان در مورد اقدام گلشیفته فراهانی به اینترنت بدیدم یک کلوزآپ / نمی دونم که اصل یا فتوشاپ بدل یا اصل ، مو کاری ندارم / دلم در سینه افتاده به تاپ تاپ *********** خوشا آنان که پاریس جایشان بی/ درون کافه ها ماویشان بی اگر گشتن چو بابا نیمه عریون/ خدا را شکر شلوار پایشان بی *********** خدایا دین تو اندر خطر بی/ دلم بازیچه ی اهل هنر بی پشیمونم بگو تقصیر مو چیست / گناه مو فقط حظٌ بصر بی *********** مکن کاری که "بهزاد" ننگش آیو/ با ملاهای نادون جنگش آیو تو بهر جایزه لغزیده پایت / در اینجا سوی بابا سنگش آیو *********** به کافی نت روم آنجا ته وینم/ به اینترنت روم درجا ته وینم به هر وبلاگ و هر سایتی که آیم / نشان از قامت رعنا ته وینم *********** یکی لختو و یکی عریون پسنده / یکی با چادرو و تومون پسنده به هرچه آفریدی طالبی هست/ دل مو عنچه ی خندون پسنده *********** مو گشتم "شیفته" بر اون"گل" ناز/ گریبونش مثال غنچه ها باز ندونم حکمت این جلوه ها چیست/ خدایا مو برقصم با کدوم ساز *********** یکی آنسوی دنیا گشته عریون/ یکی اینجا شده غمگین و دلخون گناه هر کسی بر خود نویسند/ چه باید کرد با مخلوق نادون *********** خدایا کار تو خوب و خفن بی/ ولی این بنده بی چاک و دهن بی ببخشا گر قصوری رفته از دست/ همش تقصیر این فیلتر شکن بی |
Tuesday, January 31, 2012
تفالی به دیوان بابا طاهر عریان در باب اقدامات گل شیفته
Tuesday, January 03, 2012
چارچوبه ذهنی حاکم بر گرین برق
سلام
این چند وقته فرصت زیادی برای قلم زدن نبود شاید بشه گفت علتش مشغولیات زیاد ذهنی و کاری من بود اما در پاسخ به یکی از خوانندگان گرامی وبلاگ که پرسیده بودند چه اصول ذهنی رو تبعیت می کنم باید مواردی رو عرض کنم....
اصل اول: گرین برق بر خلاف شرکت های دیگر دارای یک چارچوب دیکتاتوری مطلق یک نفره هستش...یعنی از روز اول سعی بر این بوده که تصمیمات درست یا غلط توسط مدیریت شرکت گرفته بشه و پرسنل موظف به اجرا باشند...گاهی اوقات دلایل رفتاری برای پرسنل توضیح داده می شه بعضی وقت ها هم نه! معمولا سیاست های محتاطانه داریم در عین حال سیاست های ساختار شکن هم داریم...معمولا ایده های زایشی درون شرکت رو نمی گذاریم در دل گرین برق شکل بگیره و اون ها رو به عنوان یک شرکت جدید " اسپین آوت" به بیرون از گرین برق هدایت می کنیم که البته سهام عمده اون شرکت ها به گرین برق تعلق داره اما اعمال نظریات جدید کاری و حرفه ای و مدیریتی با آرامش خیال در دل اون ساختار جدید تمرین می شه..گرین برق نقش هدایتی خودش را دورادور انجام می ده.ساختاری رو که برای گرین برق در نظر گرفته ایم عبارتست از چارچوبی کاملا منطبق بر دانش به معنای محض کلمه و نوع خاصی از سیاست های سوسیالیستی مبتنی بر تامین نیازهای جامعه و جلوگیری از تحمیل نیازهای کاذب به جامعه...گاهی اوقات این مساله به صورت عدم تبعیت از چارچوب های سود محور جامعه نمود پیدا می کنه بگذارید مثالی عرض کنم:
در مطالعات گذشته ما در باب آینده نگاری فناوری به این نتیجه رسیدیم که نقش دریا و انرژی های نو در آینده بسیار پر رنگ تر از امروز خواهد شد و با مطالعه میدانی به این نتیجه رسیدیم( بهتره بگم رسیدم)که استفاده از دانش در این حیطه راه گشای جامعه ما خواهد بود ...این شد که مطالعه بر روی این شاخه ها از سال 1378 شروع شد خیلی قبل از تاسیس گرین برق! اون سالها برای من دوره ای بود که به راحتی ایده های خودم رو آزمایش می کردم اون سالها وقتی به اندازه شهریه یک سال دانشگاه هزینه صرف خرید سلول های خورشیدی می کردم همه به من می گفتند : دیوانه ای!! کی میاد به سمت انرژی خورشیدی؟ برق به این ارزونی کی میاد این همه هزینه کنه برای برق گرون؟ اما من افق آینده رو خیلی بهتر می ..تونستم ببینم تا اون ها!! این رو نه از سر غرور که از سر تجربه می گم!! امروز هم قیمت انرژی خورشیدی رو از رقبا کمتر عرضه می کنیم تا فرهنگ سازی اون در جامعه سرعت بیشتری بگیره..هرچند که سود ما کمتر می شه...
اصل دوم: اگر یقین پیدا کردی که کدام سمت درسته به اون سمت حرکت کن...راهتو کج نکن .....آماده هزینه های سنگین باش ...به هیچ عنوان اهدافت رو مورد مصالحه قرار نده...با عوامل مزاحمت به شدت برخورد کن!
در این راه من تاوان های زیادی رو دادم تا از مسیرم و از افق ذهنی خودم کج نشم....من در این بین با مدیران زیادی هم مسیر شدم که با برخی هم مسیر و با برهی هم متضاد بودم...حتی چارچوب های اون هایی که باهاشون هم مسیر بودیم برای من تعیین کننده نبود...راه خودم اولویت داشت..به عینه می دیدم و می بینم که مدیران دیگر عمدتا پی منافع خودشان هستند که در این بین این منفعت با راه انتخاب شده ما در تضاد بود...من یا بهتر بگم "گرین برق" با اهداف تنگ نظرانه به شدت مخالفم.
در این بین پول و فکر کردن به اون شاید آخرین چیزی باشه که بخواهیم بهش فکر کنیم...
اصل سوم: پول همچین هم با ارزش نیست!!
در چارچوبه ذهنی گرین برق اهمیت دادن به نتایج کار و تعلقات روحی پرسنل به کار برای ما اولویت بیشتری داره تا پول و مادیات..برای مثال ما به نسبت کار و به نسبت سایر شرکت ها حقوق بیشتری می پردازیم اما انتخاب افراد هم بسیار با وسواس انجام میشه...در محیط کار دیسیبلین بسیار شدید اما منعطف حاکم هستش...از اون جهت شدید که تخطی از دستور العمل های داخلی به شدت تنبیه می شه و در عین حال مشکلات زندگی افراد رو درک می کنیم و کاری می کنیم که این مشکلات با افراد وارد گرین برق نشه...یعنی اگر مرخصی فردی تمام شده باشه اما به لحاظ مشکل خانوادگی باز هم به مرخصی احتیاج داشته باشه به اون این امکان داده می شه و به اون گفته می شه خودش زمانی رو برای جبران ساعات کاری پیشنهاد بده !
نتایجی که من از این روش گرفتم برای خودم هم شوک آور بود چه برسه به دیگران! برای مثال در سال 85 گرین برق با مشکل شدید مالی مواجه شد ما نتونستیم مدت 8 ماه به پرسنل حقوق بدیم..اما در طی این 8 ماه یک نفر از پرسنل ما شکایتی نکرد و حتی اسم حقوق رو نیوردند و در عوض سر کارشون حاضر می شدند و با توان تمام کار می کردند و حتی راندمان ما بالاتر از گذشته رفت..اما دوستی و حس همدلی بین مدیریت و پرسنل چند برابر شد...بعد از گذار از دوره شدت و زحمت بعد از پرداخت حقوق معوق پرسنل و پاداش ها یک مهمانی ترتیب دادم و از خانواده پرسنل تشکر کردم و در صحبت های خودم در مهمانی گفتم : من درک می کنم گر نیروی من با حان و دل در شرکت کار می کند علتش همدلی و همکاری زن و فرزند اون و گذشت های اونها در قبال همسرشون که کارمند ما بوده هست و از این نظر از اون ها هم تشکر کردم...جالب بود که سود ما با هر هزینه ای که برای مهمانی های جمعی و همنشینی های مفرح با پرسنل می کردیم بیشتر و بیشتر می شد...
اما بدترین ضربات را از دولت خوردیم و سیاسیت های غلط دولتی باعث کندی رشد ما شد.
!
اصل چهارم: پول خوبست اما حلالش!!
اصل پنجم : دانشی که به درد مردم نخورد به درد نمی خورد...دانش باید در کالا و خدمات نمود کند مقاله آی اس آی دادن دردی از مردم دوا نمی کند مگر اینکه تجاری سازی شود.
اصل ششم: جسارت و شجاعت در این موضوع که کل چارچوبه تحقیقات دانشگاهی ایران یک ساختار به کل غلط و کاریکاتور مسخره ای از تحقیقات درست است.در یک تحقیق درست مطالعه پیشینه تحقیق باید بعد از تحقیق صورت گیرد تا مانع ابتکارات و ابداعات نشود ...درست است که هزینه زیادی دارد اما نتایجش بسیار خیره کننده تر است.
اصل هفتم: هر کسی که به گرین برق وارد می شود نباید خارج شود مگر اینکه چاره ای جز این نیاشد.
این ها برخی از اصول ذهنی من در اداره گرین برق هستش که به گونه ای مانیفست ما یا نقشه راه ما هستش.امیدوارم برای دوستان کنجکاو مفید بوده باشد.
Subscribe to:
Posts (Atom)