Saturday, November 19, 2011

چرا این داستان " خرسی که می خواست خرس باقی بماند " برای من مهمه....

پاسخ به یک خواننده بسیار عزیز
در مورد اینکه داستان " خرسی که می خواست خرس باقی بماند " چطوری زندگی منو تحت تاثیر قرار داده باید قبلش  یک مقدمه بگم:
تمام حرف این داستان اینه که چطور یک موجود اصیل با کارکرد خاص و صفات عالی در یک سیستم حل می شود و در یک لحظه حسی به او 
یادآوری می کند که به یک فضا و زمان و کارکزد دیگر تعلق دارد.
اصولا هر سیستمی اعم از مذهب و بی دینی و انواع ایسم ها و رسم ها و سنت ها همه و همه دارای یک کارکرد هستند و آن بنده کردن و اسیر کردن 
انسان هاست.
من به تجربه یاد گرفتم اسیر و بنده هیچ سیستمی نباشم.مثل اون خرسه.....یادمه توی اصفهان از اینکه توی کارخونه کارتم رو توی دستگاه می زدم نفرت داشتم.
گذاشتمش کنار...اونم وقتی همه چیز بر وفق مرادم بود....
من هیچ سیستم محدود کننده ای رو بر نمی تابم...اینو از تجربیات خرس قصه یاد گرفتم.