روز گذشته امریکا با یک موشک اس اس ام 7 از یک شناور نیروی دریایی در نزدیکی آبهای
هاوایی یک ماهواره آمریکایی بنام
"usa193"
رو هدف قرار داد .
این ماهواره دارای هیدروزین بود ودر ارتفاع 243 کیلومتری از سطح دریا پرواز می کرد. سرعت این ماهواره 17000 کیلومتر در ساعت بودو با موفقیت هدف قرار گرفت .مسئله ای که چین و روسیه رو به شدت نگران مسابقه تسلیحاتی در فضا کرد. قابل توجه مسئولینی که ژست شلیک ماهواره می گیرند وموشکش توی سمنان میخوره زمین و بالا نمیره!
Friday, February 22, 2008
در پاس داشت آموزش
در محل کار من افراد مختلفی با سطوح دانشی مختلف ممشغول کار هستتند. و من هم بنا به اخلاق معلمی خودم با همه با احترام و حوصله رفتار می کنم .اما چرا اینا رو میگم؟ چند وقت قبل توی انبار کارخونه یکی از راننده های زحمتکش لیفتراک چند تا سوال درباره الکترونیک و انواع و اقسام آنتن و روش های پخش تلویزیونی پرسید ومن هم با دقت و حوصله سوالات اون رو جواب دادم یه عده از اونایی که توی انبار بودند از دور به من اشاره کردند که این بابا مغز ادم رو با سوالاتش منفجر میکنه بی خیالش شو.!
اما من بی اعتنا به حرفهای اونها طبق عادت خودم توضیح کامل رو براش دادم. واز این جریان چند روزیی گذشت تا اینکه هفته گذشته اون رو دوباره نزدیک خط تولید دیدم . منو که دید لیفتراک رو نگه داشت و سلام علیک کرد و گفت : " مهندس من یه تشکر به شما بدهکارم!" گفتم : چطور؟ گفت: " دیروز با زن و بچم رفته بودیم بازار و توی بازار از یه فروشنده قیمت تلویزیون های مختلف رو پرسیدیم که گفت اینا دیجیتال هستند و اینا آنالوگ . و چون شما برای من توضیح داده بودید که فرق اینا چیه من برای زن و بچه ام توضیح دادم . اون لحظه خیلی به خودم بالیدم که این مطلب رو می دونم ! به همین خاطر می خواستم از شما که با یاد دادن این مطلب این احساس خوب رو در من ایجاد کردید , تشکر کنم."
من یه دفعه جا خوردم! من هم گفتم : خواهش می کنم ! وظیفم بود. --- اما بعدش یه اندوه بزرگ منو در بر گرفت ! راستی من چقدر از اونهایی که به من آموزش داده بودند تشکر کرده بودم؟ اون روز اون راننده زحمتکش لیفتراک درس بزرگی به من داد. که پاس داشتن دانش از ارائه اون مهمتره. نظر شما چیه؟
اما من بی اعتنا به حرفهای اونها طبق عادت خودم توضیح کامل رو براش دادم. واز این جریان چند روزیی گذشت تا اینکه هفته گذشته اون رو دوباره نزدیک خط تولید دیدم . منو که دید لیفتراک رو نگه داشت و سلام علیک کرد و گفت : " مهندس من یه تشکر به شما بدهکارم!" گفتم : چطور؟ گفت: " دیروز با زن و بچم رفته بودیم بازار و توی بازار از یه فروشنده قیمت تلویزیون های مختلف رو پرسیدیم که گفت اینا دیجیتال هستند و اینا آنالوگ . و چون شما برای من توضیح داده بودید که فرق اینا چیه من برای زن و بچه ام توضیح دادم . اون لحظه خیلی به خودم بالیدم که این مطلب رو می دونم ! به همین خاطر می خواستم از شما که با یاد دادن این مطلب این احساس خوب رو در من ایجاد کردید , تشکر کنم."
من یه دفعه جا خوردم! من هم گفتم : خواهش می کنم ! وظیفم بود. --- اما بعدش یه اندوه بزرگ منو در بر گرفت ! راستی من چقدر از اونهایی که به من آموزش داده بودند تشکر کرده بودم؟ اون روز اون راننده زحمتکش لیفتراک درس بزرگی به من داد. که پاس داشتن دانش از ارائه اون مهمتره. نظر شما چیه؟
Subscribe to:
Posts (Atom)