گاهی وقت ها کسی روی شما تاثیر مثبتی می گذارد نام او شما را به یاد دینی می اندازد که بر گردن شما دارد این ماه دو نفر از کسانی که در زندگی من نقش بسیاری در پر کردن خلا تنهایی من داشتند فوت کردند یکی ایرانی و دیگری فرنگی
اولی :
مردی که کتاب را می فهمید
کتابفروشی خوارزمی مقابل دانشگاه تهران هیچگاه چنین جمعیتی به خود ندیده بود. بیشتر اهالی نشر و پاره ای از اهالی کتاب در ساعت ۹ صبح، مقابل آن جمع آمده بودند؛ در حالی که کرکره کتابفروشی پایین بود، دکور آن تغییر کرده و این بار یکسره سیاه پوش بود.علیرضا حیدری خواجه پور، بنیانگذار انتشارات خوارزمی روز پنجشنبه به هنگام راه پیمایی در میگون بر اثر سکته قلبی درگذشت. او مردی بود که اگر روزی تاریخ نشر ایران نوشته شود، فصل بزرگی به او اختصاص خواهد یافت. در شکل هیچگاه پیش از او کتاب چنین خوش ریخت در نمی آمد و در محتوا پس از انتشارات فرانکلین که بحثش جداگانه است و جای دیگری در تاریخ نشر ایران دارد، هیچ ناشری به پای او نمی رسید؛ در بین ناشران بخش خصوصی هم او نخستین ناشری بود که ویراستاری را بطور جدی وارد کتاب کرد.
من همیشه علاقه ام را به کتاب و کتاب خوانی متاثر از خواندن کتابی که پدرم در سن 9 سالگی به من اهدا کردند می دانم : " رهبر علم" نوشته ایزاک آسیموف - ترجمه دکتر احمد بیرشک چاپ انتشارات خوارزمی! استاد حیدری روحت شاد!
و دومی:
لوچیانو پاواروتی
بزرگترین قدرت صدایی که بشر به چشم دیده است مردی با حنجره ای طلایی که به حق بزرگترین خواننده اپرای تاریخ لقب گرفت . کسی که لحظات تنهایی من در بوشهر مشحون از صدای پر طنین او بود . پاواروتی پس از 50 سال خوانندگی اپرا دار فانی را وداع گفت: مراسم خاکسپاری وی در مودنای ایتالیا زادگاهش! و با حضور رومانو پرودی و بسیاری از بزرگان برگزار شد.امیدوارم خداوند او را هیچ گاه تنها نگذارد چرا که صدایش مرا تنها نگذاشت.
